حضرت رسول اکرم(ص) در رابطه با حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند:«همانا برای شهادت حسین! در قلوب مومنین یک حرارتی نهفته شده است که هرگز سرد و خاموش شدنی نخواهد بود.» (زندگی دوازده امام ج 1 ص 602 وصلح الحسن(ع) ص 25)
بر هر انسان آگاه و روشن ضمیری پنهان نیست که اگر دین اسلام را حضرت رسول اکرم(ص) از طرف خدا بنا نهاد، تثبیت و دوام و پایداری آن توسط خون حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش صورت گرفته است. ماجرای کربلا تنها یک حادثه و اتفاق نیست، تنها یک مصیبت نیست، فقط یک قصه ی تاریخی یا حکایت نیست بلکه یک فرهنگ است، یک انقلاب است، آن هم نه تنها برای مسلمانان بلکه یک دانشگاه عظیم معرفتی برای تمام انسانهای روی کره زمین است. این دانشگاه هم برای مردان درس دارد و هم برای زنان، دامنه تدریس خود را تا آنجا گسترش داده که می فرماید:« ای مردم اگر دین ندارید دست کم آزاده باشید!» (بحارالانوار ج 45 ص 51)
اکنون اگر اسلام در دلها جا دارد به خاطر محبتی است که از امام حسین(ع) در دلها ریشه دوانده است، خیلی ها اسلام را با خون حسین(ع) می شناسند، خیلی ها با عزاداری های شیعیان متوجه اسلام و قرآن شده اند، و در یک کلام:
گر دین خدا مشتری اش گشته فراوان از نام حسین است و حسین است به دین جان
حال که چنین است و ما هرچه داریم از خون حضرت سیدالشهدا(ع) است، هرچه داریم از فداکاری ها و صبر و استقامت حضرت زینب کبری (س) می باشد و حال کربلا تنها یک سرگذشت نیست بلکه یک دانشگاه برای جهانیان است، پس ما شیعیان که کلید داران این دانشگاه هستیم باید در چگونگی صدور علم از این دانشگاه دقت کنیم، نه اینکه فکر کنیم ما می خواهیم علوم و دروس عالی کربلا را به مردم جهان صادر نماییم، این کار را که خود شهدا ویاران حضرت اباعبدالله (ع) به خوبی انجام داده اند بلکه ما باید مراقب باشیم که چیزی از خودمان به آن اضافه نکنیم و بگذاریم فرهنگ کربلا که یک فرهنگ کاملاً خدایی است همین طور دست نخورده باقی بماند، ما باید به عنوان حافظان این فرهنگ مراقب باشیم که بدعت و انحرافی در آن ایجاد نشود و خلاصه اینکه ما باید با کمال هوشیاری مراقب باشیم که این فرهنگ الهی تحریف نگردد.
دشمنان به این مطلب پی برده اند که مجالس روضه امام حسین(ع) مهمترین پایگاه برای انقلاب درونی جوانان است، آنها به وضوح دیده اند که اگر خودشان بخواهند یک جلسه تشکیل دهند چقدر باید هزینه کنند و اعلامیه پخش کنند و پس از تبلیغات گسترده شاید عده ای را بتوانند دور خود جمع کنند، اما مجالس امام حسین(ع) بدون کوچکترین تبلیغات و سرمایه گذاری، آنچنان گرم و پرشور برگزار می شود که در هیچ کجای دنیا و در میان هیچ آئین و مذهبی این شور و هیجان دیده نمی شود! به همین جهت آنها برای خاموش کردن این شور و هیجان قلبی، سخت دست به کار شده اند و هرطور که بتوانند تصمیم دارند که این پایگاه را منهدم نمایند، اما آنها هنوز نفهمیده اند که این پایگاه بیش از هزار سال است که فعال است و این حرارت عشق، حرارتی الهی است که هرگز سرد و خاموش نمی گردد. آنها هنوز نفهمیده اند که مردم شیعه محبت سیدالشهدا(ع) را با شیر از مادر گرفته اند، نفس نفس آن را مکیده اند وگوشت و استخوان و روح آنان با نام و محبت حسین(ع) آمیخته شده است. آنها هنوز نفهمیده اند که تنها مجلسی که همه نوع افراد در آن شرکت می کنند، مومن و غیر مومن، با تقوا و بی تقوا، با گناه و بی گناه، همین مجلس امام حسین(ع) است و لذا این پایگاه هرگز منهدم نمی گردد.... اما عاشقان و محبان امام حسین(ع) نباید خطر شیطان را در کمرنگ کردن ارزش این محافل و مجالس، دست کم بگیرند. به هر حال شیاطین هرطور که بتوانند در مجالس ما نفوذ می کنند وهدفشان تنها نابودی و انهدام اعتقادات پاک ماست. گرچه آنها نمی توانند به طور کلی نور خدا را خاموش کنند، اما به هر حال با تحریف عقاید و افکار ما، کم کم این نعمت عظیم الهی و دانشگاه معرفتی امام حسین(ع) را نظر جهانیان کمرنگ جلوه می دهند و با این کار درمقابل هدف والای عاشورائیان سدی شیطانی ایجاد می کنند. بنابر این شیعیان باید با یک همت همگانی در مقابل نفوذ شیاطین و افکار و عقاید انحرافی جبهه بگیرند و نگذارند که در مجالس اباعبدالله الحسین(ع) کوچکترین بدعت و خرافه ای وارد گردد.
به عنوان مثال در مجالس امام حسین(ع) خوب است توجه داشته باشیم که:
1- به هیچ عنوان اشعار و روضه های بدون سند و مدرک را نخوانیم و قبل از خواندن هر شعر و روضه ای تامل نماییم. برخی از اشعار و نوشته ها اصلاً با هدف والای کربلا و عاشورا سازگاری ندارد، برخی دیگر باعث وهن و سبک کردن مجالس حسینی می شود و برخی از اشعار هم معانی کفرآمیز دارد و البته ما یقین داریم که مداحان محب و عاشق اهل بیت(ع) قصد کفرگویی یا دروغ پردازی در این محافل با عظمت را ندارند، اما به هر حال به خاطر در بر داشتن مفاهیم غلط و امکان برداشتهای چند بعدی از چنین اشعاری، وظیفه ما این است که از خواندن اشعار بی معنا یا بد معنا پرهیز نماییم.
2- از بیان کردن القاب توهین آمیز به هریک از ائمه اطهار(ع) یا اصحابشان پرهیز نماییم. برخی لقب ها اصلاً در شان امام حسین(ع) یا حضرت زینب(س) نمی باشد، القابی که به این بزرگواران نسبت داده می شود همه باید نشانه ی پایداری، ایثار، ازخودگذشتگی، شهامت، شجاعت وصبرو استقامت باشد و به هیچ عنوان لقب هایی را که کوچکترین وهن یا ضعفی به آن عزیزان نسبت دهد به کار نبریم. حضرت زینب(س) هیچ گاه کوچکترین ضعفی از خود نشان نداد، هیچ گاه فقط به خاطر احساسات گریه نکرد، بلکه گریه هایش نیز با معنا بود و جنبه تبلیغی داشت، رابطه حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و حضرت زینب(س) را نباید فقط یک رابطه برادر و خواهری دانست، بلکه حضرت زینب(س) فدایی امام زمانش بود، صددرصد مطیع مولا بود و او استاد صبر و استقامت و بندگی در دانشگاه عظیم کربلا می باشد. همین طور رابطه حضرت ابالفضل و علی اکبر(علیهماالسلام) نیز فقط یک رابطه پدر و پسر یا برادری نبوده است بلکه اینجا نیز الگوهای بزرگ تاریخ، چگونگی اقتدا به امام زمان و عشق و محبت و اطاعت مولا را به تصویر کشیده اند. برخی مواقع در مصیبت ها گفته می شود، آخر زینب خواهر است، خواهر نمی تواند اینگونه برادرش را در خاک و خون ببیند.... این صحیح است زینب یک خواهر است و از نظر خانوادگی یکی از بهترین خواهرهاست، اما بحث کربلا و عاشورا تنها یک بحث خانوادگی و ابراز احساسات برادرانه و خواهرانه نیست، بلکه نمایش زینب در کربلا، نمایش یک زن با معرفتی است که به امام زمانش معرفت بالایی دارد تا جایی که جانشین امام معصوم است، نمایش او، نمایش یک روح قهرمان است، یک روح پاک و یک روحی که به عبودیت کامل رسیده است. او آنچنان مرحله تسلیم و رضا را در خود پیاده کرده که همه چیز را زیبا می بیند، در خون غلطیدن فرزند و برادر و امام و رهبر خویش را، جسارت دشمنان و طعنه های شامیان را، اسیری و تازیانه خوردن را، همه و همه را زیبا می بیند و به یزید می گوید:« مارایت الا جمیلا» من جز زیبایی چیزی ندیدم .(لهوف سید بن طاووس ص 178) زیرا همه اینها برای خدا بوده و هرچیز که برای خدا باشد حتی در خون شناور شدن از دید حضرت زینب کبری (س) زیباست... لذا باید توجه داشت که آن بانوی بزرگ در طول تاریخ کربلا و قبل و بعد از آن حتی برای یک لحظه هم خسته و زار نگردیده و حتی برای یک بار هم نه قلبی نه زبانی به خدا یا امام زمان خویش اعتراض نکرده است. بنابر این صحیح نیست این اسوه های با عظمت و این انوار الهی در قالب اشعار بی معنا و سست و یا القابی که در شان آن بزرگواران نیست، به جامعه معرفی شوند.
3- برخی رفتارها و حرکات به هیچ عنوان در شان مجالس اهل بیت(علیهم السلام) نمی باشد، به عنوان مثال: برهنه شدن در مجالس عمومی و بالا و پایین پریدن و به قولی هروله کردن، یا اشعار را به صورت ترانه و غنا خواندن. باید توجه داشت برهنه شدن در جایی که نامحرم انسان را ببیند جایز نمی باشد و در غیر اینصورت هم به خاطر رعایت ادب در محضر ائمه اطهار(علیهم السلام) و حضرت فاطمه زهرا(س) و امام زمان(عج) خوب است انسان حیا کند و برهنه نشود و اگر گفته اند: هرکه دارد عشق شاه کربلا عریان شود، به نظر من عریان شدن در اینجا به معنی عاری شدن و جداشدن از رذائل اخلاقی و صفات غیر حسینی است یعنی هرکس عاشق امام حسین(ع) است باید تمام رفتار و کردارش را شبیه حضرت نماید و روحش را از صفات رذیله پاک نماید.
4- باید توجه داشت که عزاداری ها باعث مزاحمت برای دیگران نباشد و مسائل شرعی و اخلاقی کاملاً رعایت شود.
مجالس زنانه
5- اگرچه مجالس بانوان در دو ماه محرم و صفر با یاد مظلومیت امام حسین (ع) و شهدای کربلا، هرساله گسترده تر از سال های قبل برگزار می گردد و بسیار ارزشمند بوده و به یقین مورد عنایت ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز می باشد اما با این حال باید توجه داشت که در مجالس زنانه برخی انحرافات و اشتباهات بسیار خطرناک و بلکه مغایر با فرهنگ حسینی مطرح می گردد که باید اصلاح شود. به عنوان مثال: غیبت کردن، چشم و هم چشمی، ترویج خرافات، نذر و نیازهای ساختگی، مجالس و روضه های ساختگی، ظاهربینی، خواندن روضه های بدون سند و مدرک تاریخی، اشتباه در بیان احکام دینی و عقاید مذهبی (سفره ابوالفضل، سقاخانه و داستان قاسم نوداماد ) و مواردی از این قبیل از جمله معضلات مجالس زنانه است که باید با هوشیاری و توجه به حقایق علمی، دینی و عقلی این گونه مسائل از محافلی که به نام اهل بیت (علیهم السلام) مزین است اصلاح گردد.(به نقل از وارونه ها و خرافات در آخرالزمان،ابوالفضل سبزی ص144)